معنی عموی ابراهیم

لغت نامه دهخدا

عموی

عموی. [ع َ م َ وی ی] (ع ص نسبی) منسوب به عَم ّ. رجوع به عم ّ شود. ج، عمویون. (از ناظم الاطباء). || منسوب به عمی و عم یعنی کوری. (از منتهی الارب). رجوع به عَم شود.


ابراهیم

ابراهیم. [اِ] (اِخ) کوهی است در کرمان زمین که آنرا کوه ابراهیم نامند. (مؤیدالفضلا).

ابراهیم. [اِ] (اِخ) نام یکی از مجلِّدین مشهور. (ابن الندیم).

ابراهیم. [اِ] (اِخ) یکی ازدریاچه های افریقا در منبع نیل که در سال 1291 هَ.ق. کشف و به نام ابراهیم پاشای خدیو نامیده شده است.

ابراهیم. [اِ] (اِخ) ابورافع. از صحابه ٔ رسول صلوات اﷲعلیه. رجوع به ابورافع شود.

ابراهیم. [اِ] (اِخ) ناحیه ای است در کانادا که سپاه انگلیس و فرانسه بدانجا جنگ کردند.

ابراهیم. [اِ] (اِخ) ابواسحاق بن لنگک. او نیز مانند پدر به عربی شعر می گفته است.

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

عموی ابراهیم

385

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری